دستهبندی : برنامه نویسی
دستهبندی : برنامه نویسی
فکر میکنم نیازی نیست راجب Spotify توضیح بدم. خودم تقریبا ۸۰ درصد مواقع با Spotify آهنگ گوش میدم. توی چند مدتی که کوچ کردم به Spotify کم کم از تمام خواننده های مورد علاقم پلیلیست ساختم و با سلیقه خودم بهترین آهنگاشون رو گذاشتم توی لیست های مخصوص خودشون. اینجوری دسترسی بهشون خیلی راحت تر شده.
اما بعضی وقتا نیاز میشه این آهنگ ها رو آفلاین داشته باشید تا بتونید راحت روی گوشیتون، زمانی که به اینترنت یا فیلترشکن دسترسی ندارید، روی Mp3Player یا دستگاه پخش ماشینتون آهنگ ها رو پلی کنید. همونجوری که میدونید اسپاتیفای اجازه دانلود و خروجی Mp3 گرفتن از آهنگ ها رو بهتون نمیده.
با این روش میتونید از پلی لیست هاتون به راحتی خروجی Mp3 بگیرید و کپیشون کنید تو فلش.
آقای Ritiek Malhotra هجده ساله که اهل هند هم هست با پایتون این اسکریپت رو نوشته. طریقه کارکردش اینجوریه که وقتی شما لینک آهنگ یا پلی لیست رو بهش میدید اول وصل میشه به اسپاتیفای و metadata ها و albumart اون آهنگ رو میگیره، بعد اسم آهنگ رو توی یوتیوب سرچ میکنه، اون رو دانلود میکنه و با فریمورک FFmpeg اون رو به Mp3 تبدیل میکنه و metadata ها رو میچسبونه بهش.
آدرس گیتهاب این پروژه:
https://github.com/ritiek/spotify-downloader
حالا برنامه آمادست برای استفاده.
آهنگ های دانلود شده توی پوشه C:\Users\You\Music ذخیره میشه
چند باری که تست کردم و پلی لیست ها رو دانلود کردم خوب کار کرده و فقط دو سه تا موزیک رو اشتباه دانلود کرده یا پیدا نکرده.
برای خوندن توضیحات بیشتر و آشنایی با ویژگی های بیشتر پیشنهاد میکنم صفحه گیتهاب پروژه رو هم یک نگاهی بندازید.
Categories: برنامه نویسی
دیروز یکی از کاربرای برنامم ایمیل داد که برنامه روی گوشیم کار نمیکنه دیگه، از اونجا که اینستاگرام هر روز یه بازی جدید در میاره و هر روز API رو تغییر میده، گفتم شاید باز تغییراتی ایجاد کرده. دو هفته ای میشه که کلن شبکه های اجتماعی و پیام رسان ها رو پاک کردم و حالم خیلی خوب تره با نبودنشون. به خاطر همین برای این که تست کنم برنامه رو اینستاگرام رو نصب کردم و مشکل رو بررسی کردم. و یه نگاهی به استوری ها و آخرین پست ها هم انداختم و متوجه شدم امروز روز دختره.
خیلی از دختر ها با هشتگ های #نه_به_روز_دختر #نه_به_خشونت_علیه_زنان و #نه_به_تبعیض_جنسیتی بر علیه روز دختر استوری میذاشتن و یک متن از پیش آماده شده رو پست میکردن با پنج شیش تا اموجی Thumbs Up. مضمون مجموع این پست ها و مخالفت ها این بود که چرا بین ما دختر ها و زن ها فرق میذارید؟ شما دارید راجب من و بدنم پیشداوری میکنید، شما وقتی به یک دختر روز دختر رو تبریک میگید راجبش قضاوت کردید. تبریک گفتن روز دختر یک عمل زن ستیزانه است.!
من به شخصه همیشه طرفدار برابری حقوق زن و مرد بودم و از تبعیض بیزارم. اما فکر میکنم دخترا تو این چند مدت که مسائل زیادی پیشاومد یک خورده خسته و عصبی شدن، روی کوچکترین موضوعات حساس میشن و ربطش میدن به سکسیسم و موضع میگیرن و خواستار بازپس گیرئ حق و براندازی ان.
توی جامعه ما تبعیض فراوونه. نه صرفا بین مرد و زن، بلکه بین ریش و ته ریش، بین کچل و مودار، بین خارجی و ایرانی، و همگی باید دست به دست هم بدیم و سنت ها و باور های غلط رو بشکنیم و اصلاح کنیم. اما این دلیل نمیشه بدون فکر همه چی رو به دید تبعیض ببینیم و کمپین راه بندازیم.
کلمه دختر، خانم و زن توی تمام زبان ها هست و به وفور هم استفاده میشه. همیشه یک کلمه معانی مختلفی داره، این اشتباهه که بیایم اصل رو ول کنیم بچسبیم به فرع ها.
ریشه کلمه دختر :
دُختر از ریشه « دوغ » است که در میان مردمان آریایی به معنی« شیر » بوده و ریشه واژه ی دختر « دوغ دَر » بوده به معنی « شیر دوش » زیرا در جامعه کهن ایران باستان کار اصلی او شیر دوشیدن بود .
ویکیواژه
دختر به معنی انسان مونث نوجوان یا جوان هست. در واقع انسان مونثی که سنش تقریبا بین ۸ تا ۲۵ هست و ازدواج نکرده (صرفا معنی مستقل شدن و داشتن شریک نه چیز دیگه ای).
دختر (در گذشته دخت) فرزند مادینهٔ انسان است. واژه دختر در مقابل واژه پسر قرار میگیرد و بیشتر به زنان خردسال و جوان گفتهمیشود. در فارسی به «انسان مؤنث» تا زمانی که ازدواج نکرده باشد دختر گفته میشود و بعد از ازدواج به او زن میگویند.
ویکیپدیا
دختر. [ دُ ت َ ] (اِ) فرزند مادینه ٔ انسان . ابنه . بنت . دخت . بوله. ولیده. (یادداشت مؤلف ). شَعرَه. نافِجَه. (منتهی الارب ). مقابل پسر که فرزند نرینه ٔ آدمی است.
لغتنامه دهخدا
یک تعدادی(اکثرا افرادی با تفکرات سنتی و قدیمی) دختر رو به دوشیزه هم معنی میکنن که اشتباهه، چون این دو کلمه کاملا جدا از هم هستن و همونجور که گفتم فرعه و معنی اصل چیزیه که بالا نقل قول شده.
این که بیایم بگیم به من نگو دختر، چون داری راجبم قضاوت میکنی از بیخ اشتباهه، چون معنی دختر این نیست.
حالا اصلا فرض میکنیم معنیش هم همین باشه، چرا روی روز دختر حساس شدین، وقتی بهتون میگن دختر خانوم چرا ناراحت نمیشید، لباس دخترونه، دختران خیابان انقلاب، دخترِ بابا، شاملو و ملک الشهرای بهار و سید علی صالحی که صد ها بار کلمه دختر رو توی شعر هاشون استفاده کردن، این ها چی؟اینها ایرادی نداره؟
همین نشون میده که خیلی از دختر ها که با این موضوع مشکل دارن به دلیل کلافه بودن و تحت تاثیر جو بودن، احساسی تصمیم گرفتن و راجبش فکر نکردن.
بعد از این که کارم با اینستاگرام تموم شد با احساس رضایت بیشتر دوباره پاکش کردم و خوشحال بودم از این که دوباره مثل قبل کمتر چیز هایی میبینم که باعث بشه حسرت بخورم، متاسف بشم یا ناراحت بشم.
Categories: گوناگون
متن زیر ترجمه ای هست از یکی از پست های خانم داریا کروزو در حساب کاربری مدیومش
این اولین ترجمه من هست و حتما مشکلاتی توی ترجمه و نگارش هست. هدف اینه که مشکلات به مرور زمان کمتر بشن
ما در حال حاضر در دنیایی زندگی میکنیم که به همه چیز اهمیت میدهیم غیر از خودمان
تمام مشکلات انسان ها از این نشئت میگیرد که نمیتوانند تنها و آرام در یک اتاق سر کنند
شما میتونید از تنهاییتون استفاده کنید، فعالیت هایی مثل نوشتن، خلق کردن، نقاشی کردن یا فکر کردن. این ها تمام چیز هایی هستند که برای تنهایی و احساس راحتی و لذت بردن ازش نیاز دارید. زمانی که هیچ کسی اطراف من نبود خودم رو فهمیدم و یاد گرفتم کی هستم. بعضی شب ها که با کتابم در تختخوابم هستم به این فکر میکنم که چقدر خوب بود اگر دوست پسر داشتم. اما با نگاهی به گذشته به این نتیجه میرسم که چقدر خوبه که ندارم.
تنهایی راه حل تمام مشکلات نیست، اما قطعا شروعی است برای حل مشکلات.
من باور دارم هیچ چیز مهم تر از رشد و پیشرفت شخصیتی، سفر های تنهایی و شب های ساکت و آرام نیست. به جای این که دیدم راجب تنهایی این باشد که باید یک نفر باشد که به من توجه کند و زخم های من را درمان کند، همیشه سعی کردم جای این رو با فعالیت هایی پر کنم. با کتابها، هنر، تحقیق و نوشتن. هر چیزی که باعث میشه شما رو درگیر خودش کنه. به جای این که ناراحت باشید و پیوسته در فکر این باشید که تنهایی رو با یک شخص دیگه پر کنید، حیوان خونگی داشته باشید و یک باغ سبزی درست کنید برای خودتون. من سعی میکنم تنهایی ام رو بپذیرم و این روش جواب داده.
نیازی نیست اتاق خودتون رو ترک کنید. پشت میزتان بنشینید و گوش بدهید. حتی نیازی نیست گوش هم بدهید، فقط منتظر بمانید، فقط یاد بگیرید که ساکت و خاموش و تنها باشید.سپس جهانخود را پشکش شما خواهد کرد تا آزادانه نقاب آن را بردارید. چاره دیگری ندارد;مسرور به پای شما خواهد غلتید
فرانتز کافکا
من یاد گرفتم چجوری خودم رو دوست داشته باشم، چجوری تنهاییام رو با چیز های سازنده پر کنم. یاد گرفتم چجوری عاشق تنهاییام باشم-یک لیوان کافه خوش بو و خوش مزه توی کافی شاپ مورد علاقم به همراه خودکار و دفترچم. دویدن صبحگاه کنار رودخانه و شب های آرام و ساکت در اتاقم با پنجره های بازش به همراه یک کتاب فوق العاده. این ها تبدیل شد به یک بیان کامل از هویت من، که یاد گرفتم کشف کنم و بپذیرم خودم رو. این ها برای من نیاز بود، که احساس کنم که به بعنوان یک انسان به یک کمال و یکپارچگی رسیده ام. و فقط در این حالت هست که میتونم زندگیم رو با یک نفر دیگه به اشتراک بذارم.
یک مرد فقط در صورتی میتونه خودش باشه که مدت زیادی رو تنها بوده باشه; و اگر اون تنهایی رو دوست نداشته باشه، آزادی رو دوست نداره; چون فقط وقتی که تنها هست واقعا آزاد هست.
بدون شک، زمانی که به صورت تنها زمان گذروندم، سفر و پیاده روی کردم، سازنده ترین و شکل دهنده ترین لحظات زندگیم بوده. این تجربیات نتیجش مزایای عضیمی داشت، یک امتیازی که میدانم خیلی از مردم-مخصوصا زنان- ندارند. ولی اگر داشته باشی، باید تنها بودن در شرایط مختلف رو بپذیری. نیازی نیست بری جنگل و توی خونه ای که ساختی زندگی کنی یا به مطالعه حشرات توی جنگل بپردازی، اما نیاز داری که خودت رو به چالش بکشی بعضی وقتا.
شاید یک پیاده روی تنهای چند روزه یا یک روز آرام در مکان امن و دنج خودت. این تلف کردن وقت نیست، گوش دادن به سکوت درونته، حتی اگر برای چند ثانیه باشه.
و شگفت زده میشی که چقدر چیز هست برای شنیدن.
ذهن قوی تر و اصیل تر، بیشتر به سمت دینِ تنهایی حرکت میکند
آلدوس هاکسلی
Categories: زندگی
بالاخره بعد از چند ماه امروز و فردا کردن تصمیم گرفتم نوشتن مستمر توی بلاگ رو شروع کنم. امشب ۲۳ ساله میشم. برعکس دهم تیر های سال های گذشته برای سال جدید برنامه های جدید رو لیست نکردم، فقط تصمیم گرفتم از Comfort Zone خودم بیشتر بزنم بیرون. همین خودش شامل خیلی چیز های ریز تر میشه. تصمیم گرفتم به هر چی که به ذهنم رسید که احساس کردم به رشد فکری و شخصیتیم کمک میکنه نه نگم.
بیشتر کتاب خوندن، بیشتر نوشتن، کمتر خوندن متن های بی ارزش، بیشتر وقت گذاشتن برای علایقی که ارزشمند هستن مثل نقاشی و موسیقی، کمتر وقت گذاشتن برای موضوعاتی که بی ارزش هستن و موضوعات این شکلی که همشون از دایره راحتی من خارجن. میخوام از این به بعد با سر برم سراغشون.
اولین کاری که برای رسیدن بهش انجام دادم ایجاد یه تغییر ظاهری بود، چون عقیدهام اینه همین تغییر ظاهری میتونه محرکی باشه برای تصمیمای جدیدی که گرفتی، چون هر موقع خودتو توی آینه میبینی متوجه میشی این آدم تغییر کرده، یکی دیگه شده، اون آدم با موهای ژولیده و ریش های نامرتب که خصوصیات خوب الان رو هم نداشت دیگه نیست، رفته و یه آدم جدید، با ظاهری جدید و تصمیمهای جدید اومده جاش.
پاک کردن شبکه های اجتماعی و پیام رسان ها هم دومین حرکتی بود که زدم. برنامه app usage رو نصب کنید، آمار عجیبی بهتون میده. من به طور میانگین روزی ۷ ساعت از گوشی استفاده میکردم که تقریبا ۸۰-۷۰ درصدش برای تلگرام و اینستاگرام بود. نشستم با خودم فکر کردم، روزی ۴ ساعت وقتمو میدارم برای این ها، بعد خروجیش چیه؟ با این ۴ ساعت خیلی کار ها میشه کرد که! اگر فقط نصفشو بذاری برای کتاب خوندن روزی ۴۰ صفحه میتونی بخونی! اصلا به من چه که ارشاد نیکخواه رفته شمال توی روستا خونه خریده و با دوستاش دارن زندگی میکنن؟ به من چه هدی رستمی توی ایتالیا داره میگرده و کیف خودشو میکنه؟ گور بابای اینستاگرام و تلگرام، من کار های مهم تری دارم که باید روشون وقت بذارم.
خیلی ها وقتی میخوان سیگار رو ترک کنن میگن آروم آروم کمش کنیم، اگر روزی ۱۰ نخ میکشیم، هفته اول ۹ نخش میکنیم، هفته دوم ۸ و تا هفته آخر یک نخ و در آخر هم ترک کامل! اما این روش معمولا جواب نمیده، بهترین راه ترک سیگار اینه که یک دفعه بذاریش کنار. منم اعتیادم به شبکه های اجتماعی رو یک دفعه گذاشتم کنار، چون لااقل برای من ترک تدریجی جواب نداده هیچ وقت.
امشب هم مثل سال های پیش تنها اومدم بیرون، اما این سری با لپتاپم اومدم، نشستم روی شن های ساحل و آهنگ راک گوش میدم، نسیم گرم و خنکی که از سمت دریا میاد میخوره به صورتم و کیف میکنم.
Categories: زندگی